راستی عشق را بار ديگر تلفظ کنيد ! عشق چند بخش است ؟

فيلسوفان جهان همه کوشيده اند تا به اندازه عشق تعريفی بتراشند .

اين سوالی است که حتی مولانا هم برای آن پاسخی نشئه آور نيافت .

در طول تاريخ ادبيات ، لشگرهای شکست خورده هنرمندان را ميبينيم که هر کدام با

نيزه ای در قلب و شمشيری بر گردن ، تنها مشتی خون بر آستانه عشق پاشيده اند .

هر کجا از عاشقی بپرسيد عشق چيست ، تنها به زخمهای خود اشاره ميکند .

عشق ترجمه زخم است . عشق حاشيه انسان بر کتاب آفرينش است .

عشق خلاصه جهان است . عشق چکيده ذرات و شيره کائنات است .

عشق پاسخ مبهم انسان به ابديت است . عشق چهارده سالگی تحير ماست.

عشق ، اولين آهی است که در آئينه کشيده ايم . عشق ، همان حالتی است که ما را به

موزه ميبرد . عشق همان فعل و انفعالی است که در برابر گلسرخ به ما دست ميدهد .

عشق همه آغوشهايی است که انسانها بر يکديگر گشوده اند .

عشق ، رابطه بين ما وسنجاقک است . عشق ، حاصلضرب همه تنديسهای الهی در نگاه

ماست . عشق ، دل ماست تقسيم بر همه زيباييها .

عشق ، کوچه ای است که دوست داريم از آن عبور کنيم .

عشــــق ، محلی است که در آن دل مـا قرار مـلاقــات ميــــگيرد .

عشق ، اولين کت و شلوار ما در عيد خودآگاهی است . عشق ، اولين حقوق ما از باجه

معرفت است . عشق ، اولين پاداش ما از حسابداری الهی است .

عشق ، عقد دائمی ما با غربت است . عشق ، شب نامزدی ما با جدائی است .

عشق ، کارت تبريکی است که الان برای معلم سال اول خود ميفرستيم .

عشق ، لحظات نادر شاه زندگی است .

عشق ، وقتی است که به ياد شکوفه های بلوغ می افتيم .

عشق اولين مژگانی است که از جيحون حيرت ما عبور ميکند .

عشق حمله مغول به روياهای ماست . عشق ، ............